وبلاگ اشعار کامل شاعران

متن مرتبط با «قصه ی رفتن» در سایت وبلاگ اشعار کامل شاعران نوشته شده است

جنگ - امیر وحیدی

  • همیشه جنگ پایان ماجرا نیستگلوله ها، راه خودشان را طی می کنند وسربازان در خواب های فرضی خود پیر می شوند...باچشم های بسته راه می افتمشاید بهتر بود چشم هایت را بر می داشتمتا دیگر در هیچ جنگی شکست نخورم...از شما چه پنهاندارم به سربازی فکر می کنم کههیچ گاه نجنگید و ذره ذره در آغوش معشوقه ی خیالی اش شکست خورد...,جنگ امیرالمومنین با جنیان,جنگ امیرالمومنین با اجنه,جنگ امیرالمومنین,جنگ امیر قلعه نویی,امیر جنگ بختیاری,امیر بهادر جنگ,جنگ های امیرالمومنین,امیر جنگ,داستان جنگ امیر المومنین,نام اولین جنگ امیرالمومنین ...ادامه مطلب

  • فکر سفر - امیرعلی نوری

  • من بفکر غزلی در خور چشمان توأمتو ولی چشم به شعر و غزلم میبندیمن پر از ولوله ی داشتنت هستم و توروز و شب فکر سفر از دل بیتاب منی,فکر کن سفره ماهی پیری,چرا فکر سفر کردی,آهنگ چرا فکر سفر کردی,شاید از فکر سفر برگردی امشب,فکر بکر سفره هفت سین,شنیده ام فکر سفر کرده ای,ما هو فكر سفر الحوالي ...ادامه مطلب

  • عشق - امیرعی نوری

  • در مصافش غالبا مغلوب و دل افسرده ای عشق هر کاری بخواهد را به قرآن می کند!, ...ادامه مطلب

  • تفاوت ها - مسلم آهنگری

  • شاخص و حرمت انسان فقط آزادیستگوهر عقل نماینده ی هر آبادیست از نگاه من و تو رنگ جهان یکسان نیستاختلاف نگرش در علما هم عادیست بپذیریم که اندیشه ی ذهنی ، ذهنیستشیر واحد شده ، اندیشه ی استبدادیست با تفاوت بپذیریم که هستیم همهدر سکوت دگران هم به خدا فریادیست حق ما نیست که از گریه به جایی برسیمبه جهان راز سلامت ، کُنشی از شادیست پله پله قدم آهسته گذاریم به مهررنج ما از دگران در نگه الحادیست ما خدای دگران را به قضاوت نبریمجهت پرچم هر کس به مسیر بادیست,تفاوت های زن و مرد,تفاوت های فردی,تفاوت هاب و سوئیچ,تفاوت هارد ssd با hdd,تفاوت هاست لینوکس با ویندوز,تفاوت های فردی دانش آموزان,تفاوت های شیعه و سنی,تفاوت های حکیمانه,تفاوت هاشور و تاتو,تفاوت هاب و سوئیچ و روتر ...ادامه مطلب

  • قلم به جای من شاعری می کند - یاسمن رستمی

  • بغض که می کنمقلم به جای مناشک می ریزددلتنگی که میکنمقلم به جای من میمیردعاشقی که می کنمقلم عجیب شاعری میکندعمریست قلم تاوان پس می دهدچه صبور است چیزی نمی گویدعاشقانه به پایم مانده استیا شاید هم به من عادت کردهمی دانم خسته شدهاما باز بی وفایی نمی کندشاید هم میداندوجودم به تار و پودش گره خوردهتنهایم نمی گذاردنمی دانمشاید روزی قلم را آزاد کردمشاید روزی از نوشتن دست کشیدم نمی دانمشاید,قلم به جای موس,قلم نوری به جای موس ...ادامه مطلب

  • قصه رفتن - امیر وحیدی

  • کلافه گشت و دوباره به آب و تاب افتادو چند قطره ی اشکی که رویِ قاب افتاد دلش شبیه قدم هایِ شعر، می رقصیدوالتهابِ نگاهش، بر آفتاب افتاد دِرَنگ کرد و نکرد آن چنان که وِلوله ایبه جانِ خسته ی این بیت های ناب افتاد شبی پرید و از این جا به آسمان ها رفتو پلک های نجیبش که با شتاب، افتاد چکید رویِ غزل از نگاه شب، اشکیو اضطراب و تنِش هم به جان خواب افتاد میان آینه، لختی دوید و بعد از آنبه یادِ خاطره ای تلخ، با طناب افتاد دوباره قصه ی رفتن، دوباره لرزش اشکز چشمِ شاعر بیچاره، بی نقاب افتاد,قصه رفتن,قصه رفتن تو,قصه رفتنت,قصه رفتن تو اخه باور ندارم,همیشه قصه رفتن نیست,قصه تلخ رفتن,همیشه قصه رفتن نیست یه جایی,هميشه قصه رفتن نيست,قصه بودن و رفتن,قصه ی رفتن ...ادامه مطلب

  • چون تو را دارم - مسلم آهنگری

  • لبالب می شوم از مهربانی چون تو را دارمتو را دارملبالب می شود چشمان دیدارمچه داری اینچنین مستم پر از " می " می شود دستمچو دستت را به دستانم ولو یک لحظه بسپارمشب و چشم سیاه و گیسوان مشکین ، چه ترکیبی !من اما روز ها در خوابِ هر دو سخت بیدارم نفس دلتنگیت را دوست دارد وقت بر گشتنتو را ای همنفس با بوسه های داغ بشمارم چه می شد فرصتی دیگربه آغوش تو بر گردمنخواهم لحظه ای هم بر زمینت باز بگذارمچه زیبایت نوشته مثل یک دیباچه ی زرینتمام فصل فصلت را سپردی دست افکارمتو اما مثل شب بو گوشه ی ایوان تنهایم، نمایانیمنم عاشق ترین همسایه ی چسبیده بردیوار و ایوانم,چون تو را نوح است کشتیبان,چون تو را سودای سربالا نبود,چون تو را دیدم مرضیه,چون تو را نوح است کشتیبان غم مخور,چون تو را می نگرم,چون تو را دوست دارم,چون تو یک راهب نیستی,تو را چون آرزوهایم,تو را چون بادبادک دوست دارم ...ادامه مطلب

  • ققنوس شرقی - مسلم آهنگری

  • این شهر چرا خالیست ، این کوچه پر از سنگ است ؟هر خانه که می بینی ، خالی شده از جنگ است مو سیقی لالایی خوابیده پس از قرنیاین قرن جدید انگار ، با جنگ هماهنگ است بودای قشنگ شهر ، ترکیده ز بیخ و بن ناقوس کلیسا ها ، چندیست بد آهنگ است تو حید زلال اما ، گردیده اسیر شرکبی رنگ ترین معبد ، آلوده به صد رنگ است شاید که صلیبی نیست ، یا مرد صلاح الدینشطرنج سیاست را ، صد حیله و نیرنگ است دریای خروشان و غوغای مهاجر هاستخوابیدن کودک ها در ساحل نیرنگ است از دور تماشائیست ، آن شهر که رویائیستپس کوچه ی غربی ها ، تاریک و بسی تنگ است این ما به کجا اکنون ، این جنگ چرا حالا؟این شهر,ققنوس شرقی گشت,ققنوس شرقی گشت کرج,ققنوس شرقی,آژانس ققنوس شرقی,آژانس هواپیمایی ققنوس شرقی گشت ...ادامه مطلب

  • دلتنگی - امیر وحیدی

  • غروب... ساعت شش، انتظارِ دلتنگینشسته بود زنی از تبارِ دلتنگی دلش دَوام نیاورد آسمان باشدو رفت با غزلی از غُبارِ دلتنگی ببین که فرصت مُردن نداشت حتی زن!میانِ ثانیه ها و مزارِ دلتنگی دلش نخواست بگوید: که دوستت دارماگرچه بود زبانش، دچارِ دلتنگی نگاه کرد به مرد و تنش که عریان بودشکُفت خاطره ها در بهارِ دلتنگی و مرد خواست بگوید که ناگهان برخاستلَبالَب از هیجان و فِشارِ دلتنگی سکوت بود و صدایی به گوش می آمدصدای هِق هِق مردی، کنارِ دلتنگی,دلتنگی امیر جاهد,دلتنگی شاهین امیری,دانلود آهنگ دلتنگی امیر جاهد,دلتنگی احسان خواجه امیری,شاهین امیری دلتنگی دانلود,دانلود آهنگ دلتنگی امیر یگانه,دلتنگی از شاهین امیری,شاهین امیری دلتنگی متن ترانه,امیرجاهد دلتنگی,دوباره دلتنگی امیر عباسی ...ادامه مطلب

  • آینه ماه - حامی شریبی

  • تمام خوابهایشبانه اش را سقط میکند زنی که ترجیح میدهدبرای زندگیدر آینه ماه بماند,ماهنامه آينه خيال,ماهنامه آینه خیال,ماهنامه آینه پژوهش,آینه بین ماهر,دو ماهنامه آینه پژوهش,دو ماهنامه آینه خیال,mirror ماهو ...ادامه مطلب

  • سکوت - رسول محمدی

  • من...غرق تماشای توام...و تو...چه سرد...مرا می بینی...و چه لرزان...نامم را...می خوانی...ولی من...سکوت کرده ام...نزدیک می شوی...به من...و من...نه...بلکه اشکها...گونه هایت را...می بوسند...و آرام آرام...به لب هایت...می رسند...و به جای من...لبهایت را...می بوسند...و من...باهمان...سکوتی که به لب...دوخته ام...نگاهت می کنم...سردیه دستانت را...احساس می کنم...وقتی که مرا...لمس می کنی...و نوازش می کنی...زیرلب با بغض...روبه من می گویی...دلت برایم تنگ شده...و مرا...به آغوش می کشی...ومرا...می بوئی...ومرا...می بوسی...خیره به چشمانم...می پرسی از من...چرا...تنهایت گذاشته ام...و من...مات چشمان زیبای تو...لب به سکوت...بسته ا,سکوت رسول خدا ...ادامه مطلب

  • کابوس - یاسمن رستمی

  • این روز ها زیاد میخوابمبه امید آن کهبیدار شوموببینممن و توفقط کابوس بوده ایم, ...ادامه مطلب

  • از درد لبریزم - امیر وحیدی

  • وقتی کنارم نیستی از درد لبریزمباید که از این زخم ها قدری بپرهیزم من سال ها در گُور خود بی شعر خوابیدمشاید که با یک بوسه ات از جای برخیزم گاهی تو را می آورم از روزهای دورقدری غزل می خوانی و هی اشک می ریزم گم گشته ای در لایِ تقویم غزل هایمای کاش می شد تا تو را بر گردن آویزم چون گِردبادی زخم خورده، گیج و سرگردانرَد می شوم از روزهایت... مثلِ پاییزم خوابم نمی آید در این شب های تنهاییبا دست های بسته ام، هر شب گلاویزم بیهوده می گردی به دنبالم... گریزانمحالم بد است این روزها، از درد لبریزم, ...ادامه مطلب

  • ناز تو - مسلم آهنگری

  • در سکوتم ، چه قدر لذت آواز تو هستزیر و بم های تو و ، زمزمه ی ساز تو هست تا تو هستی به دلم کوچه ی بن بستی نیستشهر در نوبت دیدار پر از ناز تو هست بال بگشای بر این قله ی پیر پدریکه مرا دیر زمانیست که پرواز تو هست چه کنم رخوت ایام مرا داده سکوتشاد بختی ، که تو و عشوه و طناز تو هست نیست ایام غمی ، گرچه که آیند و روندسر خوشم آخر هر فصل ، سر آغاز تو هست,ناز تو و نیاز من,ناز تو,ناز تو نیاز من,نازتو دیگه خریدار نداره,ناز توپ,ناز تو ابریشم چین,ناز ناز تو نگات اندی,تو ناز میکنی محسن چاوشی,تو ناز میکنی چاوشی,تو ناز میکنی ...ادامه مطلب

  • یاد آن شب - مسلم اهنگری

  • دلم می خواهد آوازی بخوانم ، یاد آن شب ، یاد آن شب هانُتی پایین با سازی بخوانم ، یاد آن شب ، یاد آن شب ها در آمد ، شور ، قدری اصفهان و گوشه ی شیدا تو را با عشوه و نازی بخوانم ، یاد آن شب ، یاد آن شب ها گهی قانون بر گیرم ، گهی بربط در آغوشمتو را با رقص و طنازی بخوانم ، یاد آن شب ، یاد آن شب ها تو آ ن تصنیف زیبایی که بر سازم چو بنشینیشود با هر سر آغازی بخوانم ، یاد آن شب ، یاد آن شب ها شبی لبنان شوم ، یا فاتح مصرت نمی دانمتو را با شیوه ی تازی بخوانم ، یاد آن شب ، یاد آن شب ها,یاد آن شب که صبا,یاد آن شب پروین,یاد آن شبها و یلداها بخیر,یاد آن شب,یاد از آن شب پروین,پدر جان یاد آن شبها,یاد باد آن شب بارانی,یاد شبهای بقیع,یاد باد آن صحبت شبها ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها