وبلاگ اشعار کامل شاعران

متن مرتبط با «قصه رفتنت» در سایت وبلاگ اشعار کامل شاعران نوشته شده است

قصه رفتن - امیر وحیدی

  • کلافه گشت و دوباره به آب و تاب افتادو چند قطره ی اشکی که رویِ قاب افتاد دلش شبیه قدم هایِ شعر، می رقصیدوالتهابِ نگاهش، بر آفتاب افتاد دِرَنگ کرد و نکرد آن چنان که وِلوله ایبه جانِ خسته ی این بیت های ناب افتاد شبی پرید و از این جا به آسمان ها رفتو پلک های نجیبش که با شتاب، افتاد چکید رویِ غزل از نگاه شب، اشکیو اضطراب و تنِش هم به جان خواب افتاد میان آینه، لختی دوید و بعد از آنبه یادِ خاطره ای تلخ، با طناب افتاد دوباره قصه ی رفتن، دوباره لرزش اشکز چشمِ شاعر بیچاره، بی نقاب افتاد,قصه رفتن,قصه رفتن تو,قصه رفتنت,قصه رفتن تو اخه باور ندارم,همیشه قصه رفتن نیست,قصه تلخ رفتن,همیشه قصه رفتن نیست یه جایی,هميشه قصه رفتن نيست,قصه بودن و رفتن,قصه ی رفتن ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها